تصویر هدر بخش پست‌ها

رمانکده ی آرزوها

توی این وبلاگ بیشتر از هاگوارتز و ماینکرافت رمان میزارم.

سرنوشت جادوگری به نام لیرا p3

سرنوشت جادوگری به نام لیرا p3

| تنها در شب های تاریک

برین ادامه. 

آن مرد گفت: میتونم دخترتون رو ببینم؟ 

پدر لیرا گفت: بله، حتما. 

و در اتاق لیرا را باز کرد. لیرا اول به پدرش و بعد به آن مرد نگاه کرد. آن مرد موهای مشکی داشت و چشمانش هم مشکی بود. 

                          فلش بک به گذشته

مک گونگال گفت: خب سیوروس، این ماگل زاده شبیه لیلی هست. میخوای به جای هاگرید تو دنبالش بری؟ 

اسنیپ: باشه. 

و به سوی بیرون هاگوارتز راه افتاد. باید تا ده دقیقه ی دیگر به خانه ی لیرا میرسید. به هاگزمید که رسید خودش را غیب کرد و در کوچه ی خانه ی لیرا ظاهر شد. 

در زد و سپس در باز شد. 

                            پایان فلش بک

آن مرد گفت: سلام، من سوروس اسنیپ هستم. اومدم که شما را به کوچه ی دیاگون ببرم. 

لیرا:- سلام. کوچه ی دیاگون کجاست؟ 

اسنیپ- جایی که جادوگرها و ساحره ها از اون وسایل جادوگری تهیه میکنند. 

سپس رو به پدر لیرا کرد و گفت: پس من دخترتون رو به کوچه ی دیاگون می برم.

سپس از خانه ی لیرا بیرون رفتند و سمت ماشین مشکی ای که در آن سوی کوچه بود رفتند. 

اسنیپ- اون ماشین وزارت خونه ی سحر و جادوست.

لیرا چمدونش را که از قبل آورده بود، داخل ماشین گذاشت و سپس سوار شدند. 

این پارتم تموم شد. برای پارت بعدی سه لایک و یک کامنت. 

تصویر پروفایل Mahya سطح تجربه Mahya
Mahya
6 ماه پیش
خوب بود ولی بازنویسی نکن هری پاترو
تصویر پروفایل ℘𝒶𝓇𝒴𝒶 سطح تجربه ℘𝒶𝓇𝒴𝒶
℘𝒶𝓇𝒴𝒶
6 ماه پیش
بده خوشمان نیومد
تا اینجاشوو بهت حق میدم. چون از زبان شخص سومه و منم تازه کارم. ولی از این پارت به بعدش از زبان لیراست. تازه پارتها بلندتر هم قراره بشن.
تصویر پروفایل ℘𝒶𝓇𝒴𝒶 سطح تجربه ℘𝒶𝓇𝒴𝒶
℘𝒶𝓇𝒴𝒶
6 ماه پیش
خوشمان نیامد
تصویر پروفایل Mahya سطح تجربه Mahya
Mahya
6 ماه پیش
خب اگه دوس نداری نخون
ارسال نظر آزاد است اما می‌توانید برای استفاده از امکانات و کسب تجربه وارد شوید
پاسخ به
لطفا دوباره تلاش کنید
نظر ثبت شد